تهران، پایتخت ایران میزبان همایش علمی بزرگ با موضوع «جریانشناسی مقاومت در افغانستان» بود. این همایش از سوی «بنیاد شهید مسعود» در هماهنگی با انجمن مطالعات صلح ایران در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران برگزار گردید. در این همایش مهمانان از کشورهای هندوستان، ترکیه، پاکستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران به دو صورت مجازی و حضوری اشتراک داشتند. مهمانان نیز به دو زبان انگلیسی و فارسی سخن میگفتند. از افغانستان نمایندهگان پارلمان پیشین، عالمان دینی، سیاستمداران، رهبران احزاب سیاسی، فعالان مدنی، استادان و دانشجویان دانشگاهها حضور یافته بودند.
نویسنده: محمدامین
تهران، پایتخت ایران میزبان همایش علمی بزرگ با موضوع «جریانشناسی مقاومت در افغانستان» بود. این همایش از سوی «بنیاد شهید مسعود» در هماهنگی با انجمن مطالعات صلح ایران در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران برگزار گردید. در این همایش مهمانان از کشورهای هندوستان، ترکیه، پاکستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران به دو صورت مجازی و حضوری اشتراک داشتند. مهمانان نیز به دو زبان انگلیسی و فارسی سخن میگفتند. از افغانستان نمایندهگان پارلمان پیشین، عالمان دینی، سیاستمداران، رهبران احزاب سیاسی، فعالان مدنی، استادان و دانشجویان دانشگاهها حضور یافته بودند.
همایشی به این وسعت و فراخی در شرایطی برگزار میشود که برخی از کشورها تداوم سیاست تعامل با طالبان را راهگشا میدانند و از نزدیکی با جریانهای مخالف این گروه میپرهیزند. جمهوری اسلامی نیز یکی از کشورهایی است که تا این دم دندان روی جگر گرفته و سعی کرده است از جاده نرمش با طالبان خارج نشود. اگرچند که رابطه میان طرفین در چند نوبت تا مرز درگیری مرزی بالا رفته است، ولی طرف ایرانی تلاش به خرج داده تا تنش را ماهرانه مدیریت کند.
با توجه به پیچوخم رابطه جمهوری اسلامی و طالبان سوالی که خلق میشود این است که میزبانی این کشور از همایش «جریانشناسی مقاومت در افغانستان» چه معنایی میتواند داشته باشد؟
۱- جبهه مقاومت ملی قویترین نیروی مخالف طالبان است
پس از اشغال افغانستان توسط طالبان جریانهای زیادی علیه این گروه سر برآوردند که جبهه مقاومت ملی افغانستان یکی از آنها و در عین حال قویترین آنهاست. این جبهه اولین جریانی است که پس از نیمه آگست ۲۰۲۱ تشکیل شد و مبارزه مسلحانه علیه طالبان را کلید زد. البته سایر جریانهای مخالف طالب نیز به سهم خود فعالیت دارند که نمیتوان انکار کرد، ولی کمتر از چیزی است که از سوی جبهه مقاومت انجام میشود. این جبهه از نیمه آگست ۲۰۲۱ بدینسو علیه طالبان فعالیت مسلحانه دارد و تاوان سنگینی روی کف دست این گروه گذاشته است.
نیروهای مخالف طالبان در بیرون از افغانستان همایشهای متعددی برگزار کردهاند، ولی هیچیک نمیتواند با همایش علمی «جریانشناسی مقاومت در افغانستان» برابری کند. پس از فروپاشی دولت پیشین این اولین همایش بزرگ منطقهای است که از سوی یک جریان مخالف گروه طالبان در خارج از افغانستان برگزار میشود. این در حالی است که جمهوری اسلامی بنا به ملاحظاتی میکوشد ملاحظه طالبان را نیز داشته باشد. بقیه جریانهای سیاسی حتا در دموکراتیکترین کشورهای دنیا نتوانستهاند همایشی به این بزرگی و فراگیری برگزار کنند.
نکته مهم نامی است که بر همایش انتخاب شده است: «جریانشناسی مقاومت در افغانستان.» برگزاری همایش در یکسو و نامی که بر آن انتخاب شده در سوی دیگر قرار میگیرد. خبر برگزاری این همایش برای طالبان گوشخراش است و این گروه را قطعاً به اندیشه وادار خواهد کرد.
۲- جمهوری اسلامی همه تخمها را به سبد طالبان نمیگذارد
درست است که موضع جمهوری اسلامی در دو سال و چندماه گذشته نسبت به طالبان مبتنی بر تعامل بوده، ولی نمیتوان این تعامل را تعبیر به این کرد که گویا بر همه رذالتهای طالبان چشم فروبسته است. جمهوری اسلامی اگر با طالبان تعامل میکند، در بدل آن کار میخواهد: ایجاد دولت فراگیر در افغانستان. ولی طالبان به مطالبه مشروع جمهوری اسلامی ترتیب اثر نداده است. ایران یکی از کشورهایی است که قویاً خواستار ایجاد دولت فراگیر مردمسالار در افغانستان است؛ چون بر بافت و ساخت جامعه افغانستان نیک وقوف دارد و میداند که در فقدان دولت فراگیر نمیشود ثبات را در این کشور تامین کرد.
تهران به کرات در نشستهای منطقهای بیان کرده تا زمانی که طالبان تن به ایجاد دولت فراگیر ندهند، به رسمیت شناخته نخواهند شد. این دقیقاً چیزی است که مردم افغانستان نیز میخواهد. تهران به نیکی میداند راه پایاندادن به بحران افغانستان تشکیل دولتی است که همه گروههای قومی بتوانند تصویر خود را در آیینه آن تماشا کنند.
جمهوری اسلامی به جبهه مقاومت ملی جایگاه ارزنده قایل است؛ چون نمایندهگی از مردم افغانستان میکند و نادیدهگرفتن آن افغانستان را از دستیافتن به ثبات دایمی باز میدارد. باری حسن کاظمی قمی، سفیر ایران برای افغانستان، در گفتوگو با رسانهها گفت: «احمد مسعود بهعنوان نماینده یک بخشی از جامعه افغانستان حضور دارد و امروز وی بهعنوان بخشی از واقعیت جامعه افغانستان است و دلش برای رشد و سازندگی کشورش میتپد. احمد مسعود به دنبال این است که از مردم خودش حمایت کند.»
۳- کار سیاسی در کنار کار نظامی
جبهه مقاومت ملی سنگر جنگ و سیاست را توامان علیه طالبان داغ نگهداشته است. رهبر این جبهه بر پیچیدهگیهای سیاست دنیا اشراف دارد و میخواهد کاروان جنگ و سیاست را همزمان بهسمت هدف حرکت دهد. دلبستن به گزینه نظامی محض و چشمفروبستن از دیپلماسی نوین موفقیت نمیآورد. زمانی میتوان پیروزی حاصل کرد که سنگر جنگ را سنگر دیپلماسی تقویت کند. سفرهای پیهم احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان، به روسیه، اتریش و فرانسه را در همین راستا میتوان معنا کرد.
گامگذاشتن در مسیر دیپلماسی اگر دشوارتر از گرم نگهداشتن سنگر نبرد نباشد، آسانتر هم نیست. ولی جبهه مقاومت ملی بهرغم همه دشواریها در هردو عرصه خوش درخشیده است. در ایرانی که متهم به تعامل گرم با طالبان است، برگزاری همایشی زیر نام «جریانشناسی مقاومت در افغانستان» حکایت از پختهگی و آبدیدهگی رهبری جبهه مقاومت ملی در عرصه سیاست دارد.
طالبان نیز که افغانستان را اشغال کردند، به ضرب گلوله چنین نکردند و این را همه میدانند. این گروه تروریستی بهرغم بیگانهگی با آداب دیپلماسی و سیاستورزی توانستند سنگر جنگ و سیاست را همزمان گرم نگهدارند که متاسفانه منجر به اشغال میهن از سوی این گروه شد. البته که گفتن و شنیدن این سخن تلخ است.
جهان اروپا و کشورهای منطقه نگاه شان بیشتر معطوف به جبهه مقاومت ملی افغانستان است. آنان افغانستانِ عاری از حضور جبهه مقاومت ملی را نمیتوانند با ثبات تماشا کنند؛ چون نماینده مردم افغانستان است و برای آزادی میهن میرزمد. عنایت یکسان به سنگر جنگ و سیاست از سوی جبهه مقاومت ملی بیگمان آن را به پیروزی نزدیکتر میکند و تصویر زشت و نازیبای گروه طالبان را از لوح سیاست دنیا بهگونه کامل محو خواهد کرد.