به نظر میرسد پس از نزدیک به دو سال و نیم از برگشت/آورده شدن گروه طالبان به کاخ قدرت در کابل و بازیهای استخباراتی و چند پهلوی این گروه با کشورهای منطقه و فرامنطقه؛ در کنار اینکه این کشور را به یک زندان بزرگ برای شهرونداناش مبدل ساخته، بستری امن و کانون پرورش مناسبی شده برای بیش از ۲۵ گروه تروریستی منطقهای و جهانی که این وضعیت، بحرانی شدن فضای امنیتی و ژئوپلیتیک جنوب و شرق آسیا و آسیای مرکزی را نیز در پی داشته است.
نویسنده: دکتر فردوس
به نظر میرسد پس از نزدیک به دو سال و نیم از برگشت/آورده شدن گروه طالبان به کاخ قدرت در کابل و بازیهای استخباراتی و چند پهلوی این گروه با کشورهای منطقه و فرامنطقه؛ در کنار اینکه این کشور را به یک زندان بزرگ برای شهرونداناش مبدل ساخته، بستری امن و کانون پرورش مناسبی شده برای بیش از ۲۵ گروه تروریستی منطقهای و جهانی که این وضعیت، بحرانی شدن فضای امنیتی و ژئوپلیتیک جنوب و شرق آسیا و آسیای مرکزی را نیز در پی داشته است.
همچنان رابطه آشکار و استوار بر منافع مشترک ایالات متحده آمریکا و طالبان، ایجاب کرده است تا پمپاژ هفتهوار چهل تا هشتاد میلیون دالر بر جان بیمار حکومت خودخوانده طالبانی در کابل از جانب آن کشور، ادامه داشته باشد.
ظاهراً چنین وضعیت، قدرتها و بازیگران منطقهای تاثیر گذار بر اوضاع افغانستان، از آن میان روسیه و ایران را ناگزیر به تجدید نظر در سیاستها و استراتژیهای شان در قبال طالبان و افغانستان تحت حاکمیت این گروه کرده است.
نشانههای تغییر این رویکرد را میشود در موقفگیری و تحرکات اخیر سیاسی در منطقه از جمله دیدارهای پسین روسای جمهور ایران و روسیه، ایران و تاجیکستان و دیدار دو روز پیش امام علی رحمان و ولادیمیر پوتین رهبران تاجیکستان و روسیه و صحبتهای هردو پیرامون بحران در حال گسترش افغانستان میشود به روشنی دید.
از جانب دیگر برگزاری همایشها و نشستهای متخصصان و کارشناسان منطقهای در دانشگاهها و نهادهای سیاسی منطقهی و جهانی، و حضور رهبران سیاسی و مخالفان طالبان در این نشستها نشانههای دیگری است که از این تغییر حکایت میکند. در واپسین رویداد، حضور و اشتراک احمد ولی مسعود مسوول اجرایی جبهه مقاومت ملی افغانستان در همایش منطقهای که هفته قبل تهران میزبان آن بود که در آن نشست در کنار یافتن یک راه حل سیاسی بحران افغانستان، تأکید بر بسیج و مقاومت مسلحانه در برابر طالبان نیز شد و حالا حضور احمد مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی و جمعی بزرگی از شخصیتها و کنشگران مخالف طالبان در مسکو با میزبانی (حزب توسعه عادل) که بیش از ۳۰ درصد صندلیهای پارلمان روسیه را دارد و درست در اطراف همان میز و همان تالاری که چهار سال قبل طالبان به عنوان مخالفان دولت جمهوری افغانستان دعوت شده بودند؛ بازگو کنندهای این است که دیدگاه منطقه نسبت به طالبان تغییر کرده و در حال تغییر است هر چندی که این دیدگاه در گذشته نیز از روی ناچاری وضعیت تاکتیکی بود نه استراتژیک.
بنابراین به باور این قلم که تحولات افغانستان و منطقه را به گونهای پیوسته مرور میکنم و همچنان هرازگاهی چشمانداز و آینده بحرانها و تحولات در خاورمیانه و جنوب آسیا و حالا آسیای مرکزی را که از پاین ترین سطح ثبات سیاسی و امنیتی برخوردارند به تحلیل و بررسی میگیرم؛ به این باورم که اقدام بعدی روسیه حمایت مستقیم یا وابستهی از مخالفان طالبان به ویژه از جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود در برابر طالبان میدانم، چرا چون حوصله و صبر استراتژیک کشورهای منطقه یعنی روسیه، ایران و تاجیکستان که از ادامهی وضعیت موجود توأم با بحران و بیثباتی و مهمتر از همه از حضور و تجمع نیروهای افراطیت منطقهای که انتظار باز شدن سلولهای خفته را دارند تا اقدامات دولت برانداز، بیثبات کننده و تروریستی را در این سه کشور داشته باشند به شدت ناراض اند و از عملکرد دو ساله طالبان به شدت ناراحت هستند.
با گذشت هر روز که پرده از نقاب و رابطهی پیدا و پنهان آمریکا و طالبان برداشته میشود نگرانی بازیگران و قدرتهای منطقهای از گسترش دامنههای بحران و تلهبودن افغانستان برای شان در حال چند برابر شدن است و چارهای جز تقویت مخالفان طالبان ندارند، البته بدون تردید این ظرفیت را منطقه دارد و در صورت که طالبان چون گذشته توصیههای همکاران منطقهای و همسایگان افغانستان را پُشتگوش و این نگرانیها را نادیده بگیرند، جبهه مقاومت ملی به عنوان منسجمترین محور ضد طالبانی تنها بدیل این گروه در افغانستان خواهد بود.
با این وصف، بعید نخواهد بود که اتحاد تهران-دوشنبه- مسکو در محور و حمایت مقاومت چون دههی ۹۰ شکل گرفته و با نابودی گروه طالبان یک حاکمیت مردمی در این کشور شکل بگیرد.